زن و مرد اگر متوجه باشند
ميتوانند بواسطة خدمت به يكديگر و تربيت اولاد جزع و فزع را از خود دور كنند. اين
صفت رذيله كه مثل جزء ذات انسان است را ريشهكن كنند كه حتي قرآن ميفرمايد:
«ان الانسان خلق هلوعا اذا مسه الشر جزوعا و اذا مسه
الخير منوعاً الا المصلين»[1]
ميگويد: اين انسان سبكسر
است در جزر و مد روزگار خودش را گم ميكند. هلوع يعني سبكسر همانند سنگريزههاي
كوچه كه هر كه برسد يك پائي به آن ميزند و جابهجا ميشود. قرآن ميفرمايد: اسن
سبكسري بدين گونه است كه اگر يك مصبيت كوچكي پيش آمد كند فريادش بلند ميشود. و
بعكس اگر دنيا به او رو كند تكبرش افزون ميشود. جزع و فزع دد رعلم اخلاق صفت بدي
معرفي شده است. اگر كسي جزع و فزع داشته باشد با يك حرف كوچك ناراحت ميشود. اگر
بچهاش يك بيتربيتي كوچك كند فريادش بلند ميشود. اين صفت بدي است و معمولاً
انسانها دارند. صفت مقابل آن صبر و استقامت است كه قرآن تأكيد فراوان بر آن دارد و
ميفرمايد:
«انما يوفي الصابرون اجر هم بغير حساب»[2]
ما به هر كسي به اندازة
خدمتش ثواب ميدهيم. نماز ك اندازه ثواب دارد. روزه يك اندازه ثواب دراد. خمس و
زكات حتي جبهه يك اندازه ثواب دارد. اما يك چيزي هست كه ثوابش اندازه ندارد. و آن
صبر در مقابل مصيبتها، صبر در مقابل ناملايمات، صبر در تربيت فرزند، صبر خانم در
مقابل بديهاي شوهر يا شوهر در مقابل بديهاي زن است. و بهترين محل صبر محيط خانه
است. آقا اگر متوجه باشد ميتواند از بداخلاقي خانمش آدم بشود و به مقام صبر
برسد. بهشت هشت در دارد و يكي از درهايش مخصوص افرادي است كه صبر بر بلا ، صبر بر
مصيبت، صبر بر معصيت، صبر در عبادت دارند. اينها از آن در خاص وارد ميشوند كه
بالاترن درهاست. زيرا همة ائمه طاهرين از آن در ميروند چون مصيبت آنها زياد بود و
صبر كردند. امام حسين(ع) از آن در وارد ميشود، خانوادههاي معظم شهداء اگر صبر
كنند، اگر توجه به مصيبتشان و اينكه اين مصيبت سازندگي دراد داشته باشند از آن در
وارد ميشوند. و بالاخرهه آن خانمي كه تربيت صحيح كند و صبر كند بر مشكلات آن و آن
خانمي كه بر بديهاي شوهر بسازد، آن آقائي كه از ناملايمات در خانه عصباني نشود،
جزع و فزع نككند از آن در وارد ميشود.
بالاتر از همة اينها اين
است كه انسان بتواند يك صفت رذيلهاي را از بين ببرد يك فضيلت را در خود غرس كند
اين از بهشت بالاتر است. من بارها گفتهام كه زرنگي اين نيست كه انسان بهشت برود
يا جهنم نرود. شيعيان امير المؤمنين(ع) بالاخره ولو در قبر و برزخ و روز قيامت
ناراحتيهائي داشته باشند، كم است كه به جهنم بروند. و اگر هم بروند موقت است.
زرنگي اين نيست كه انسان به جهنم نرود. زيرا ديوانهها هم جهنم نميروند. زرنگي
اين نيست كه بهشتي شويد.بچهها هم بهشت ميروند. بچهها هم كه مردند بهشت ميروند.
و بدون حساب هم بهشت ميروند. حالاا تو بدون حساب بهشت بروي زرنگي نيست. زرنگي آن
است كه بتواني خشنودي خدا را به دست آوري.
انسان بتواند كاري كند كه
دل او جاي خدا باشد اين ارزش دارد. نه اينكه بهشت بروي. در همين دنيا دل او جاي
خدا باشد عرش خدا دل او شود«قلب مؤمن عرش الرحمن» چه كسي ميتواند دلش عرش خدا باشد؛
جاي خدا باشد؟ آن كسي كه بتواند از مقام تخليه و مقام تحليه بگذرد. يعني بتواند
درخت رذيلت را ريشهكن كند. درخت فضيلت را بهجاي آن غرس كند. و اتفاقاً خانه
معلم خوبي است. گذشت و ايثار و فداكاري فضائلي هستند كه به همه كس نميدهند. تنگنظري،
تنديكردن، روحيه انتقامجوئي داشتن صفاتي هستند كه درندهها هم دارند. و بهترين
جائي كه انسان بتواند تنگنظريها را از بن ببرد، بخلها را از بين ببرد، خود را
به ايثار و فداكاري و گذشت متزين كند خانه است.
كيفيت صحيح تربيت اين ايت
كه كتك در كار نباشد اصلاً و ابداً. غلبة قوي بر عيف از آن حيوانات است. قاعدة
غلبه قوي بر ضعيف اين است كه زنش را بتواند كتك بزند و بزند. شما يك مقدار علف
جلوي دو حيوان بريزيد ميبنيد هر كدام كه قويتر است ديگري را عقب ميزند و علفها
را ميخورد. نظير دنياي روز، امريكا، شوروي، فرانسه، انگلستان و ساير قدرتهاي
زورگو... اين قاعدة غلبة قوي بر ضعيف بر آنها حكمفرماست يعني كارشان مكيدن خون
مستضعفين است. اگر مردي در خانه همسرش را كتك بزند اين قاعده بر او حكمفرماست. او
حيوان است نه انسان نه مسلمان. اگر چه زن صد درصد هم تقصير داشته باشد نبايد او را
زد. اگ رخداي نكرده او را زند صورتش سرخ شود يك مثقال طلا بدهكار ميشود. ولو صد
در صد هم تقصير داشته باشد. مگر ميشود زن را زد؟ مگر ميشود بچه را جهت كتك زد؟
مگر ميشود فحش داد؟ اينها كار انسان نيست بلكه كار سگهاي درنده است. كار امثال
ريگان و صدام است. لذا در قيامت خيمهاي از آتش سرپا ميشود و ظالم هر كه باشد چه
مردي كه زنش را كتك زده يا زني كه در مقابل شوهر پرخاشگري كرده است،به درون آن ميبرند.
روايت داريم آن كسي كه آب در دوات ظالم كرده است، كمك به ظالم كرده است همه در آن
خيمة آتشين هستند تا مردم از حساب فارغ شوند و همه را به جهنم ميبرند. سبب آن هم
اين است كه همسرش را در منزل ميزده است او اگر ريگان بشود دنيا را ميزند. اگر يك
ابرقدرت شود دنيا را ميزند. اگ رقدرتش جهاني باشد بر جهان و اگر كشوري باشد بر
كشور اگر استاني باشد بر استان و اگر شهري باشد بر شهر و اگر روستائي باشد بر
روستا ظلم كرده ميكند. و اگر قدرت نداشته باشد فقط در خانه همسرش را ميزند؛ بچهاش
را ميزند. و اگر در منزل زنش بر او مسلط باشد گربه را ميزندو و از اين زدن گربه
پي ببرد كه ريشة ظلم در او زنده است و اگر قدرت بر دنيا پيدا كند دنيا را ميزند.
چه كسي ميتواند مقام گذشت
و ايثار و فداكاري پيدا كند؟ چه كسي ميتواند تنگنظري را از خود ببرد و بهجاي آن
سعة صدر پيدا كند؟ آن خانمي كه بر بدي شوهر بسازد، حرف او را بيرون نبرد حتي د
رنزد پدر و مادرش. آنكه بر بدي شوهر صبر كند و بگويد خدايا بهخاطر تو صبر ميكنم
كه امر به صبر فرمودي. خدايا مرا بيامرز و او را هم كه كتك زده است بيامرز. خدايا
هر دوي ما را هدايت كن. خدايا هر دوي ما را بهشتي كن. اين زن مقام سعة صدر پيدا ميكند.
مقام ايثار و گذشت و فداكاري پيدا ميكند. و با حضرت زهرا(س) محشور ميشود. زيرا
حضرت زهرا(س) سعة صدر دراد. ايثار و گذشت و فداكاري دارد. و ايثار او به اندازهاي
است كه روزه است مهمان هم دارد پنج نان به دست مباركش تهيه كرده است اما وقتي كه
فقير ميگويد: اي خانوادة نبوت من گدائي هستم ه فريادم برسيد!نان خودش را ميدهد،
نان بچههايش را هم ميدهد و با آب افطار ميكنند. دفعة اول، دفعة دوم، دفعة سوم
طعام خود ار ميدهد و با آب افطار ميكنند و بدون غذا ميخوابند كه آيه در شأن
آنها نازل ميشود.
خيال نكن نياز نداشتند.
نه. خيلي هم نياز به آن نانها داشتند. گرسنه بودن اول افطار بود.
«و يطمعون الطعام علي حبه مسكيناً و يتيماً و
اسيراً»[3]
آن زني كه بسازد بر
مصيبتها، بسازد بر بلاها، آن آقائي كه صبر داشته باشد بر بلاها و صبر، ايثار و
فداكاري داشته باشد در خانه، گذشت داشته باشد، ايارگري داشته باشد، با
اميرالمؤمنين(ع) محشور ميشود.
«و يوثرون علي انفهم و لو كان بهم خصاصه»[4]
اين آيه شأن نزولهاي
متعددي دارد كه ميفرمايد: ولو اينكه خودش احتياج شديدي داشته اما مايثار كرد. و
يك شأن نزولش اين است كه يك دانه انار گرفته بود براي حضرت زهرا(س) كه مريض بود.
اين دانه انار را ميآورد. يك گدائي، كوري كه آنهم مريض بود و اميرالمؤمنين(ع)
رفتند از او سركشي كنند گفت: اگر يك انري باشد خيلي خوب است. مولياميرالمؤمنين(ع)
همان انار زهرا(س) را پاره كردند؛ دانه كردند؛ و به دهان او گذاردند. آنكه ميخواهد
با اميرالمؤمنين(ع) اشد بايد اينگونه باشد. ايثار ميخواهد. گذشت ميخواهد. و به
عبارت ديگر تشابه ميخواهد. اصلاًمعناي شفاعت يعني تشابه. اگر ميخواهيد مورد
شفاعت اهلبيت بشويد اگر زنها ميخواهند مورد شفاعت حضرت زهرا(س)بشوند تشابه ا او
داشته باشند. يعني گذشت، ايثار، فداكاري، صبر بر مصائب.
خانوادههاي شهدا! خوشا به
حال شما اگر صبر داشته باشيد. پدرهاي داغدار! مادرهاي داغدار! معلولين و مجوحين!
زنهاي بيشوهر! زنهئي كه يتيم از شهد دارد و تربيت ميكند!بايد بگويم خوشا به حال
شما!زيرا اگر شهيد شما ك مرتبه شهيد شد و به آن مقامي كه پس از انبياء و اوصياء
است رسيد بدان تو هر وز ثواب شهيد داري. اگر او يك مرتبه جبهه رفت و كشته شد اما
تو خانم هر روز در خط مقدم جبهه هستي. تو آقا هر روز د رخط مقدم جبهه هستي. من هر
وقتي خانوادههاي معظم شهداء به نظرم ميآيند يك تلاطم دروني برايم پيدا ميشود.
زندگي اين زنهاي بيسرپرست، اين زنهاي يتيمدار مشكل است. اما وقتي انسان نتيجهاش
را حساب كند مشكلها آسان ميشود. وقتي كه ميبيند اين خانمم ميتواند بوسيلة صبرش
ملكة صبر پيدا كند، اين پدر و يا مادر شهيد ميتواند بواسطة صبرش، جزع و فزع
نكردنش از مقام تخليه به مقام تحليه برسد ديگر كار برايش آسان ميشود خيلي آسان ميشود.
معلوم است براي فقرا زندگي
مشكل است شايد بعد از بيايماني دردي بالاتر از فقر نباشد. اما هيچ ميداني اگر
اين فقر بر فقرش صبر كند خانمي كه شوهرش نميتواند آنگونه كه بايد خرج كند صبر
كند به رو نيارد بلكه تشكر از شوهرش كند، شوهرش را دلداري دهد ميدانيد به كجا ميرسد؟
روايت دارم كه فقرا روز قياممت به محشر ميآيند و خدا از آنها عذرخواهي ميكند.
يعني آن آقائي كه دلش ميخواست زن و بچهاش در رفاه باشند اما نميتوانست آن آقائي
كه چكها، قرضها اذيتش ميكرد يعني آن خانمي كه ميخواست بچههايش در رفاه باشند
اما نميشد و به شوهرش رو نميزد بلكه او را دلداري ميداد مقام اينها اين است كه
وقتي ميآيند به محشر خدا از اينها عذرخواهي ميكند چه مقامي بالاتر از اين؟ لذا
در روايات داريم اين فقرا دردمندها اين مصبيت كشها در روز قيامت وقتي خدا از آنها
عذرخواهي ميكند باندازهاي خوشحال ميشوند كه ميگويند: اي كاش در دنيا هر روز با
قيچي ذره ذره شده بوديم تا حالا مقام و منزلت بيشتري داشتيم. اما بالاتر از روز
قيامت اين است كه در همين دنيا ملكه صبر پيدا كنند.
خانه يعني مكتب. چه مكتبي!دوكاره:
هم ميتواند صفات رذيله را از بين ببرد هم ميتواند درخت فضيلت را در دل غرس كند.
خانم!اگر شوهر بدي داري بخاطر خدا صبر كن تا كمكم ملكه صبر در تو پيدا شود. و
اگر ملكة صبر در تو پيدا شود بهتر از دنيا بلكه بهتر از دنيا و آخرت است. آقا! اگر
يك زن بد پرخاشگري داري صبر كن حوصله داشته باش و بر بدي او بساز تا بمرور زمان كمكم جزع و فزع را ريشه كن كني و بجاي آن
ملكه صبر را در درون خود غرس كني و بدان آن رذيلهاي كه برطرف كردي و آن صفتي كه
در دل غرس كردي از دنيا و آنچه در آن است بالاتر است بلكه از بهشت و آنچه در بهشت
است بالاتر است. و خدا هم درود بر تو ميفرستد.
«اولئك عليهم صلوات من ربهم و رحمه»[5]
خدا بر صابرين صلوات
فرستاده.
پي نوشت ها:
[1]. سوره معارج آيه22-19
ترجمه: انسان مخلوقي طبيعتاً سخت بيصبر است. چون شر و زياني به او رسد سخت جزع و
بيقراري كند. و چون مال و دولتي به او رو كند(بخل ورزد و) منع(احسان) كند مگر
نمازگزاران.
[2]. سوره زمر آيه10 ترجمه: خداوند صابران را به حد كامل و بدون
حساب پاداش خواهد داد.
[3]. سوره دهر آيه8 ترجمه:
و بهخاطر دوستي خدا به مسكين و يتيم و اسير اطعام ميكنند.
[4]. سوره حشر آيه9 ترجمه: و هر چند خود به چيزي نيازمند باشند باز
ديگران را بر خويشتن مقدم ميدارند.
[5]. سوره بقره آيه157 ترجمه: درود و رحمت الهي و الطاف خاص خداوند
به آنها(صابران) اختصاص دارد.